۱۳۸۸ شهریور ۵, پنجشنبه

کاربرد اعتراف گیری برای نظام

اعتراف گیری و هدف آن
مساله ی مهمی که اکنون قصد دارم به اون اشاره کنم ماهیت و همچنین مبنای تشکیل این دادگاههای فرمایشی در کشورمون هست .
در کل اگه بخواهیم یک نگاه کوچک به تاریخچه ی اینگونه از اعترافات داشته باشیم خواهیم دید که این موضوع در شوروی کمونیستی به کرات تکرار میشد و در زمان شانتاژسیاسی استالین نیز مانند امروز جمهوری اسلامی ، یک نفر مواضع و حتی اعقاید خود را به صورتی نمایشی به کلی تغییر میداده و حتی خودش و همراهانش را خائن میشمارده . به گونه ای که باور آن برای هر عقل سالمی بسیار سخت بود.البته بعدها مشخص شد که این دسته از اعترافات با تهدید کردن خانواده ی افراد بازداشتی و معترف انجام میشده و به این طریق متهم هر آنچه سرکوبگران از او می خواستند اعتراف میکرد و حتی اعترافات را کاملا حفظ میکرد و در دادگاه تحویل میداد.
اما هدف از این نوع اعتراف گیری ها در گذشته ی کمنیستی و امروزه ی حکومت اسلامی متفاوت است یا حد اقل این تفاوت در مبنای بنیادی این دوست که بروز میکند
در شوروی کمونیستی بخش عمده ای از کارکرد این اعترافها برای خوراندن به افکار عمومی در آن زمان بوده که به دلیل وسعت فراوان شوروی و از همه مهمتر محدودیت فراوان ارتباطی در آن وقت ، کاربرد داشته زیرا به دو دلیل وسعت و عدم ارتباط ، حالتی از ابهام و خلا در جامعه و اذهان پدید می آمد که این ابهام و خلا تنها با خوراکرسانی اطلاعاتی و خبر پراکنی رسانه های حزبی و دولتی پر می شد .اما در ایران امروز که از جامعه ای متحد تر ، محدودتر، جدیدتر و حتی فهیمتری تری نسبت به آن زمان شوروی برخوردار است این نوع از اعترافات در این زمینه کاربرد بسیار اندک و کمی دارد .
اصولا تاثیر این مطلب به کل رد نمیشه زیرا عمده طرفداران دولت بخش اقلیت و کوچکی از کل بدنه ی عوام تشکیل میشود که از اقشار شریف و به ترجیح یا به واقع ، قابل القاتری میباشند
اما تعداد این افراد به شدت رقمی پایین است که در معادلات خود نظام نیز این افراد کمتر به شمار می آیند . زیرا این ایشان به تدریج در جوار افرادی که دسترسی بهتری به رسانه های آزادتر دارند و در تجاور با جامعه ی آگاه ، تغییر موضع از طرفدار حکومت به ممتنع و حتی مخالف دولت میدهند . همانطوری که بعد از رسوایی های این اواخر در جمهوری اسلامی(تجاوز و خاکسپاری بی سروصدا) ، هم اکنون شاهد یک پتانسیل عظیم برای مخالفت در این قشر هستیم .در ضمن قالب مردم نیز نسبت به بی اعتبار بودن این اعترافات اشراف دارند .و امروز شاید بر کسی این مطلب پوشیده نباشد مگر آنکه خود فرد شرک جرم شکنجه ی جمهوری اسلامی باشد
اما حال با اینکه خود نظام نیز آگاهی دارد که این خوراک تبلیغاتی بسیار پلاسیده تر و کهنه تر از آن چیزی است که که مردم میدانن ،،پس چرا اکنون دست به چنین نمایشهایی میزند؟
در واقع هدف اصلی از این بازی های کلاسیک چیزی نیست جز ایجاد ترس برای دیگر فعالان و همچنین خود مردم
در واقع زمانی که حکومتهای دیکتاتور خود را در موضع ضعف میابند دست به چنین قدرت نمایی هایی میزنند تا از این طریق هم روحیه ی حامیان خود را بالا ببرند و هم ترسی بازدارنده در بین فعالان دیگر و مردم ایجاد نمایند
در واقع حکومت اسلامی ایران از روز اول انتخابات اقدام به این عمل کرد . اگر نگاهی بندازیم ابتدا در روزهای اول اعتراضات از بالای یک پایگاه بسیج به مردم تیراندازی شد که پس از آن این تیراندازی به شدت برای جمهوری اسلامی هزینه برداشت تا حدی که مردم به راحتی به دیگر پایگاههای سپاه و بسیج در مسیر خود حمله میکردند (البته اثبات اینکه خود اولین کشتار پشت بام دفتر بسیج نیز کار برنامه ریزی شده ای برای ترساندن مردم بوده در مقاله ای در پایین آمده)
بعد از آن اقدام به کشتار تصادفی کردند تا در هیچ نقطه ای مردم احساس امنیت در تظاهرات خود نداشته باشند ( مثلا مورد ن آقاسلطان) و بعد از آن در زندانها به زندانیان نیز تجاوز جنسی کرد تا این حس ترس از اعتراض در هر سطحی را در کل ایران ایجاد کند و اکنون نیز در حال ترساندن دیگر فعالان میباشند تا حتی دیگر افراد متنفذ و غیر قابل دسترسی چون مهدی هاشمی و محمد خاتمی نیز احساس امنیت نداشته باشند .
کل این مجموعه رفتار اقداماتی بابتترساندن مردم بوده که البته مرم تا حدی نشان داده اند که این ترساندنها زیاد کاری نیست و از ای روست که در یک حرکتی که همراه با پشتیبانی کروبی و پرزیدنت موسوی بوده حتی خامنه ای را به عقب راندیم
اما توجه داشته باشیم که نظام فقط و فقط از ادامه ی حرکت ما در رمضان میترسد و در صورت ادامه ی این حرکت کل برنامه ها و معادلات ایشان بی اعتبار میشود زیرا ادامه ی اعتراضات در رمضان چهره ی نظام را در آخرین خانه ی مانده برایشان مخدوش خواهد کرد

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر